خــنده بازار دااااااااااغ جدید آخـر هـفته...
.
تبلیغات
اطلاعات کاربری
درباره ما
دوستان
خبرنامه
آخرین مطالب
لینکستان
دیگر موارد
آمار وب سایت

     

  خــنده بازار دااااااااااغ آخـر هـفته...


 



 

 

پدربزرگم هربار جوراب پاش میکرد میگفت :

خدایا همینجورى که سالم اینارو پام میکنم ، سالمم دربیارم

با همین ترفند ساده ، صد و چند سال زندگى کرد !

 

 

سکه اومده پائین ، آقایون عربده کشى تو خونه فراموش نشه ! :))

 

 

سوسک مخوف‌ترین موجود در همه‌ی جهان‌های ممکن است

آدم‌ها از ببر گرسنه و کوسه‌ی سفید و شهاب‌سنگ و بمب اتم می‌ترسند

چون «باید» بترسند اما از سوسک می‌ترسند چون «فقط» می‌ترسند !

 

 

قدیما یه آفتابه های مسی بود پرش که میکردی اینقد سنگین میشد

تا میومدی ورش داری دوباره یه دست دیگه توالت می کردی !

 

 

من یه بار تو جاده کلاردشت

یه گوشه دور افتاده که پرنده پر نمیزد، حدود 1300 کیلومتر دور از خونه

سیگار روشن کردم رفیق صمیمی بابام منو دید

اونوقت میگن چرا نمیری لاتاری ثبت نام کنی!

 

 

آغوشتُ به غیر من به روى هیشکى وا نکن

این کتابارم از جلو دست و پا جمع کن

یادت باشه بیست دقیقه ى دیگه م زیر برنجُ کم کنى، یادت نره !

 

 

اﻭﻥ ﮐﻪ ﺍﻻﻥ ﺩﺳﺘﺶ ﺗﻮ ﺩﺳﺖ ﺷﻤﺎﺳﺖ

ﻣﻦ ۳ﺩﻗﯿﻘﻪ ﭘﯿﺶ ﺩﯾﺪﻡ ﺩﺳﺘﺶ ﺗﻮ ﺩﻣﺎﻏﺶ ﺑﻮﺩ

گفتم در جریان باشی !

 

 

یارو ﺍﺯ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﻣﯿﺎﺩ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﻏﺶ ﻏﺶ ﻣﯿﺨﻨﺪﻩ

ﻣﯿﮕﻦ: ﭼﯽ ﺷﺪﻩ؟

ﻣﯿﮕﻪ: رفتم مغازه اسگلشون کردم

میگن: چی کار کردی….؟

میگه: ﭘﻮﻝ ﺩﺍﺩﻡ ﻫﯿﭽﯽ ﻧﺨﺮﯾﺪﻡ !

 

 

دقت کردین !؟

انقدر با دقت تخمه میخورن ، که انگار میخوان بابت پوستاش رسید بگیرن !

 

 

مامانم تازه یاد گرفته اس.ام.اس بده

واسم نوشته : آیا برای ناهار می آیی؟

جواب دادم :آری می آیم!

نوشته :از خودت مراقبت کن!

جواب دادم :مادر تو را بسیار دوست دارم!

نوشته :فرزند صالح گلی است از گلهای بهشت!

خدایا این شادی هارو از ما نگیر :))

 

 

90 درصد جوانان مشکل کمر درد دارن

10 درصد باقی مونده هم کامپیوتر ندارن !

 

 

اگه شنا واقعا لاغر میکنه پس نهنگ چی میگه !؟

همین موضوع در خصوص گیاهخواری لاغری و گاو هم صدق میکنه !

 

 

صبح رفتم از وانتی محلمون نیم کیلو گِـــــــــــل خریدم دیدم عـــــــه

وسطش ســــبزی هم داره ! :|

 

 

الان وضعیتی شده که

چشم اون دسته از خانوما که پوتین خریدن (تا زیر گلوشون) بیشتر به آسمونه

تا اون کشاورزایی که نگران محصولاشونن ! :|

 

 

میگم که هوا اینقد دو نفرس یه وقت زشت نباشه من تنهایی میرم بیرون !؟

 

 

همیشه یادت باشه :

بوی عرق یه مرد ، بهتر از بوی ادکلن یه نامرده !

 

 

قیافه یارو ی جوریه ک مگسم روش نمیشینه

اونوقت اسم بلوتوثش رو گذاشته : “دزد دلها”!

 

 

خوبیه زندگی من اینه که :

همیشه میدونم هر غصه ای رو کجای دلم بذارم!

مدیریت غصه ها تخصص ماست :|

 

 

توجه کنید که :

صرفا کافی‌ست چیزی را نخواهید

به آن می‌رسید ! :))

 

 

تو هوای بارونی

خیلی راحت میتونید از پنجره اتاقتون تف کنید رو سر عابرین !

 

 

دانشمندا کشف کردن که خورشید روزها بی جهت روشنه

در اصل باید شبها که تاریکه روشن باشه !

 

 

صرفا جهت اطلاع رسانی :

اونی که واسه شما عزیزه ، به ما اس میده کرم میریزه !

 

 

برادر زادم هفت سالشه

داشته تکلیفشو انجام میداده قسمت جمله سازی نوشته : بابا باد داد!

 

 

یکی از استراتژی های مامانم

وقتی که گوشت خورشتاش کمه اینه که میگه:

گوشت زیاد ریختما،ولی گوشتش مال بره بوده آب شده!

حالا اون به کنار جالب تر از اون بابامه که میگه:

مهم خاصیتشه که رفته تو خورشت،عیبی نداره!

همینه ۲۵ ساله دارن به خوبی و خوشی با هم زندگی میکنن

خدایی الگوی مناسبی اند واسه زوج های جوان :))

 

 

مامانم میگه آب جوش میریزی بسم ا… بگو!ممکنه بریزی روی بچه جِن!

میگم:آخه مادر من! مگه جنها بیکارن بچه شونو بیارن تو ظرفشوییه ما؟

میگه: خب بچه ن دیگه ! شیطونن؛ خودشون میان !

 

 

بیرون غذا خوردن ما به این صورته که :

همیشه میریم رستوران قیمت ها رو نگا میکنیم ، بعد میریم فلافلی !

 

ما احتیاجی به سلاح کشتار جمعی نداریم

یه خورده هواى تهران با هواى اهواز رو تو یه کیسه قاطى کنیم

بندازیم اونجا، اسرائیل از صحنه ى روزگار محو خواهد شد !

 

 

به بابام می گم از این دنیا خسته شده ام میخوام خودمو از پنجره پرت کنم پایین

میگه نه ، اینکارو نکنیا

توری پاره می شه پشه میاد تو :|

 

 

سزارین میکنه هیکلش خراب نشه

شیر خودشو نمیده هیکلش خراب نشه

بیبی نرس میاره اعصابش خراب نشه

غذا نمیپزه پوستش خراب نشه

خب لامصب ، ملومه که بچه خراب میشه!

 

 

دوستم بهم گفت : نمیتونى تصور کنى چقدر مشتاقم هفته ى دیگه بیام فرودگاه استقبالت

گفتم : نه بابا نمیخواد زحمت بیوفتی

گفت : باشه ، پس رسیدى زنگ بزن :|

اشتیاقت کشت ما را !

 

 

ظاهراً فروشندگان و دلالان عزیز به این نتیجه رسیده‌اند که

تنها راه عادی‌سازی تورم، افزایش استفاده از «فقط» قبل از قیمت‌هاست :

گوشت گوسفند “فقط” ۵۰۰۰۰۰ تومان

گلکسی نوت 3 “فقط” ۴۰۰۰۰۰۰۰ تومان

پورشه پانامرا “فقط” ۶۵۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰ تومان

 

 

آهای تویی که ازم خوشت میاد ، بیا پایین
.
.
.
.
.
پس تو ازم خوشت میاد که اومدی پایین ! :|

خو کصصصصصافط چرا بهم نگفتی تا حالا !؟ :))

 

  یکی‌ از فانتزیام اینه که...



 

یکی‌ از فانتزیام اینه که

بزنم یکی رو بکشم
(البته نه بی خودی طرف به دخدر همسادمون متلک گفته )
ما رو هم که همه میدونن عاشق دخدر همساده
بعد که خواستن اعدامم کنن بهم بگن اخرین جملت چیه
منم با افتخار بگم :من با این کارم دنیا رو از وجود دو… نجات دادم
(یکی خودم یکی هم مقتول)
شما هم دیگه از شر من خلاص می شید
اگه همه ما این کارو بکنیم بچه هایمان زندگی بهتری خواهند داشت
و بعد روحم تو افق محو بشه

 

 S A L I  J O O N

 

یکی از فانتزیام اینه که‎…
تو تاکسی نشسته باشم ۴ تا دختر داف سانتی مانتال نامبر وان که همگی کتاب زبان دستشونه هم سوار تاکسیه شن
بعد یهو موبایل من زنگ میخوره گوشیم و راحت از جیبم در میارم بعد شروع کنم تند تند انگلیسی صحبت کردن با طرف
بعد که گوشیو قطع کردم و همه تو کف حرکته بودن دوباره گوشیه زنگ بخوره اینبار شروع کنم اسپانیایی خف در حد لا لیگا و مسی صحبت کنم
بعد که همه گرخیدن به راننده به کردی بگم پیاده میشم
وقتی پیاده شدم همه هم پشت سرم پیاده بشن
اونی که از همه خوشگل تر بود بیاد جلو بپرسه آقا ببخشید شما زبانو کجا یاد گرفتین میشه شمارتونو داشته باشم
منم یه لبخند بهش بزنم بعد یه نگاه عاقل اندر سفیه بهش بکنم و بگم:
شرمنده من بیژن نیستم من نیما هستم ولی‌ می‌تونم شمارمو بدم فقط بعد از ولنتاین زنگ بزن بعد اونم بگه :عزیزم من به جز تو تا حالا با هیشکی نبودم” بعد من ندونم باید احساسِ “خاص ” بودن بکنم، یا “خر” بودن !
افق مفق ام نمیرم همینه که هست !

 

 S A L I  J O O N

 

یکی از فانتزیام اینکه:
در نظر دارم یه قوطی نارنجی بخرم و توش اسمارتیز بریزم…
هروقت سردرد داشتمو یکی ازم پرسید چی شده؟
بگم: “چیزی نیست، همون سردردهای همیشگی…”
بعدم چندتاشو بخورم بگم آآآآه mellowsmiley
لامصب عنده کلاسه!

 

 S A L I  J O O N

 

یکی از فانتزیام اینه که یکی بخواد به یکی دیگه شلیک کنه بعد من داد بزنم نننننههههههههه و خودمو بندازم جلوی گلوله ، بعد خون بپاشه از قلبم بیرون و مردم دورم جمع بشن با گریه بهم افتخار کنن ؛ از اون طرف کارگردان داد بزنه کات اقا کات بازم خراب کردین اهههههه …

 

 S A L I  J O O N

 

یکی از فانتزیام اینه یه روز یه دختر داشته باشم …
به دخترم پول تو جیبی نمیدم، تا یواش از پشت سرم بیاد
دستاشو حلقه کنه دور گردنم، موهاشم بخوره تو صورتم
در ِ گوشم پچ پچ کنه
بگه بابایی بهم پول میدی ؟
داریم با بچه ها میریم بیرون …
موهاشو بزنم کنار .
ماچش کنم ،
بگم برو از جیبم وردار بابایی
به خاطر دخترم هم که شده ، یه روزی بابا میشم  و بعدشم تو افق محو!

 

 S A L I  J O O N

 

یکی از فانتزیام اینه که یه روز ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﭘﻠﻴﺲ ﺑﺸﻢ؛
ﺑﻠﻨﺪﮔﻮ ﺑﮕﻴﺮﻡ ﺩﺳﺘﻢ ﺑﮕﻢ:
ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﭘﮋﻭ ﺣﺮﮐﺖ ﮐﻦ!
ﻣﮕﺎﻥ!!
ﺳﺮﺕ ﺭﻭ ﺑﻨﺪﺍﺯ ﭘﺎﻳﻴﻦ!ﻣﮕﻪ ﺧﻮﺩﺕ ﺧﻮﺍﻫﺮ ﻣﺎﺩﺭ ﻧﺪﺍﺭﻱ!؟
ﻣﺎﮐﺴﻴﻤﺎﻱ ﻣﺸﮑﻲ ﺷﻴﻄﻮﻥ دارب چبکار میکنی اون گوشه واستادی؟!
؟۲۰۶ﺻﻨﺪﻭﻕ ﺩﺍﺭ
ﺁﻫﻨﮕﺖ ﺧﻴﻠﻲ ﻗﺪﻳﻤﻴﻪ…ﻋﻮﺿﺶ ﮐﻦ…
ﺑﻨﺰ ﻣﺸﮑﻲ
ﺑﻨﻨﻨﻨﻨﻨﻨﺰ…
پسته میخوریو ﻓﺨﺮ ﻣﻲ ﻓﺮﻭﺷﻲ!!?
ﺑﺰﻥ بغل کصافت

 

 S A L I  J O O N

 

یکی از فانتزیام اینه که‎…
با دوست پسرم برم بیرون بعد بابام مارو بیرون ببینه
بعد من و دوست پسرم سریع بدوییم تو افق محو شیم
بعد بابام بیخیال نشه اونم بیاد تو افق دوست پسرمو زیر مشت و لقط(لگد) بزنه بترکونه
بعد دوست پسرم عمر با عزتشو بده به شما.
بعد چون شگون نداره مرده رو زمین بمونه همون تو افق با سوز و گداز فراوان خاکش کنم
و دیگه آخر هر هفته بدون فانتزی برم تو افق سر خاکش

 

 S A L I  J O O N

 

 یکی از فانتزیام اینه که‎…
درگیر یه بازی کثیف بشم (مواد مخدر) بعد دوستم بهم بگه نیما بکش بیرون از این جریان لعنتی بعد من رو به پنجره به افق خیره بشم و در حالی که دارم سیگار میکشم بهش بگم میخوام از این بازی کثیف بکشم بیرون اما یه کاره ناتموم دارم! این لعنتیا دختر همسایمونو واسه تضمین خیانت نکردن من به گروه گروگان گرفتن !
بعد دوستم با یه لبخند ملیح دستشو بزاره رو شونم و بگه برو تا اخرش رفیق
بعد من برم سر قرار تو یه سوله خارج از شهر داد بزنم کجایید من اینجام !
بعد یه دفعه چراغ‌ها روشن بشن من نتونم جایی ببینم دستمو بگیرم جلوی صورتم
بعد ریس باند بگه نیما من رو تو یه حساب دیگه ای باز کرده بودم هنوزم وقت هست برگرد به گروه ! علاوه به حقوق بیشتر یه پراید هم بهت پاداش میدیم بعد من با عصبانیت بگم زِر نزن نفله اون دخترو آزاد کنید جاش منو بگیرید !
بعد طرف دست به جیب بشه تنفگو در بیاره ۳ تا گلوله شلیک کنه به سمت من
بعد منم همونجوری که دستم جلوی صورتم بود تیرهارو رو هوا نگه دارم بعد بگم دشواری نداره
که فقط پرایدو به من نشان بدید بعد پراید و بگیرمو برم سمت افق محو بشم

 

 S A L I  J O O N

 

یکی از فانتزیام اینه که :
تو کوچه دارم رو پایی میزنم سیگارم هم دستمه.از دور میبینم مسی و رونالدو دارم میان سمتم…منم بدوم برم سمتشون با یه حرکت به جفتشون لایی بزنم بعد کف کنن بگن تو چجوری این کارو کردی
بگم من شاگرد استاد تهامی هستم بعدشم این که چیزی نیست توپو بندازم بالا که بخوام مثله سوباسا برگردون بزنم
اما اون بالا همینجوری وایسم یهو یه صدایی بیاد بگه ادامه داستان هفته آینده..
بعدش تا هفته آینده همینجوری تو هوا باشم تا اینکه توپو شوت کنم…
همینجوری که توپ داره میره تو افق محو بشه منم یه کام سنگین از سیگارم بگیرم بعدش یه دفعه پووووووووف تو دود سیگارم محو بشم!!!

 

 

مورد داشتیم...



 

مورد داشتیم تو علایقش نوشته:
غذای مورد علاقه ام استیک آبدار با سس قارچ
به همراه ریزوتو و اسپاگتی بولونز و کمی مارتینی
بعد تو صف نذری به علت ازدحام جمعیت ،
قابلمه بغل دستیاش خورده تو سرش و رفته تو کما !

 

 S A L I  J O O N

 

مورد داشتیم طرف تو گوشیش اسم مامانشُ “بیا خونه” سیو کرده

 

 S A L I  J O O N

 

مورد داشتیم :
طرف قبل از اینکه بینیشو عمل کنه تو استخر کرال پشت میرفته ،
همه فرار کردن !
فک کردن کوسه داره میاد

 

 S A L I  J O O N

 

مورد داشتیم رفته بودن تفریح بارون گرفته همه رفتن زیر کلیپس دختره …
میگن ۶نفر بودن که حتی یه ذره هم خیس نشدن

 

 S A L I  J O O N

 

مورد هم داشتیم:
طرف عینِ سگ از سوسک میترسه ، بعد رفته اژدها تاتو کرده

 

 S A L I  J O O N

 

مورد داشتیم طرف تو پروفایلش زده بوده فرانسه زندگى مى کنه ،
بعدش تو دوشنبه بازار دیده شده

 

 S A L I  J O O N

 

مورد داشتیم تو دانشگاه طرف امده میگه کتابارو کی میدن!!!!!!
بنده خدا تا سه روز دانشگاه نمیومد.دیگه خودتون تصور کنین ک بعد گفتن این جمله چی شد !

 

 S A L I  J O O N

 

مورد داشتیــم دختـره دوس پسـرشو بـا لـواشـک عوض کرده

 

 S A L I  J O O N

 

مورد داشتیم پسره رو بعد بارون دوستاش نشناختن،
طفلی اون همه زحمت کشیده اسپری مو زده و کرم پودر و ریمل حالا مدل مو به کنار



:: بازدید از این مطلب : 1460

|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
ن : یاسر دلالی ممقانی
ت : چهار شنبه 21 آذر 1392
.
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








تبلیغات
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
تبادل لینک هوشمند
پشتیبانی